دور دنیا در هشتاد روز اثر ژول ورن
رمان دور دنیا در هشتاد روز یکی از شاهکارهای ادبی «ژول ورن» است که ماجرای سفر هیجانانگیز «فیلیاس فوگ»، یک نجیبزاده انگلیسی، و خدمتکار وفادارش، «پاسپارتو»، را روایت میکند. این داستان دربارهی تلاش فوگ برای اثبات اینکه میتواند ظرف ۸۰ روز به دور دنیا سفر کند، نوشته شده است. سفر آنها پر از ماجراجویی، خطر، و لحظات طنزآمیز است.
خلاصه رمان دور دنیا در هشتاد روز
فصل اول: شرط عجیب
«فیلیاس فوگ»، یک مرد منظم و دقیق که روزهایش را با برنامهریزی سختگیرانه در لندن میگذراند، با دوستانش در باشگاه اصلاح، درباره پیشرفتهای حملونقل و امکان سفر به دور دنیا در ۸۰ روز بحث میکند. او با اطمینان ادعا میکند که میتواند این کار را انجام دهد. برای اثبات حرفش، شرط بزرگی میبندد: اگر در ۸۰ روز دور دنیا سفر کند، ۲۰ هزار پوند برنده میشود. او فوراً تصمیم میگیرد سفرش را آغاز کند و خدمتکار جدیدش، «پاسپارتو»، را همراه خود میبرد.
«من کاملاً مطمئنم که میتوانم در ۸۰ روز، دور دنیا را طی کنم. این شرط من است.»
فصل دوم: حرکت به سمت پاریس
فوگ و پاسپارتو اولین مقصد خود را انتخاب میکنند: پاریس. آنها سوار قطار میشوند. پاسپارتو از سرعت تصمیمگیری اربابش شگفتزده است و همچنان از برنامه سفر مطمئن نیست. در این میان، «پلیس اسکاتلندیارد» به نام «کارآگاه فیکس» که فکر میکند فوگ همان دزد یک بانک است، شروع به تعقیب آنها میکند
«پاسپارتو: ارباب، شما همیشه اینقدر ناگهانی تصمیم میگیرید؟»
«فوگ: تصمیمات سریع، بخشی از سفرهای موفق است.»
فصل سوم: عبور از مدیترانه و ورود به مصر
آنها از پاریس با قطار به مارسی و سپس با کشتی به مصر میروند. در اینجا، فیکس که همچنان به دنبال فوگ است، تلاش میکند با پاسپارتو دوست شود و اطلاعاتی درباره اربابش به دست آورد.
«فیکس: سفر با چنین عجلهای؟ آیا دلیلی پشت این کار نیست؟»
«پاسپارتو: ارباب من همیشه یک دلیل دارد، اما من نیازی به دانستنش ندارم.»
فصل چهارم: عبور از هند
فوگ و پاسپارتو به بمبئی میرسند. آنها برای ادامه سفر به کلکته از قطار استفاده میکنند، اما متوجه میشوند که مسیر کامل نشده است. فوگ با خونسردی یک فیل اجاره میکند و سفرشان را ادامه میدهند. در این سفر، با زنی به نام «عودا» آشنا میشوند که باید از مرگ نجات داده شود. فوگ تصمیم میگیرد عودا را همراه خود به اروپا بیاورد.
«فوگ: یک فیل میتواند جای قطار را بگیرد. هدف ما رسیدن به مقصد است، نه وسیلهای که استفاده میکنیم.»
فصل پنجم: از سنگاپور به هنگکنگ
فوگ، عودا، و پاسپارتو به هنگکنگ میرسند. در اینجا فیکس سعی میکند پاسپارتو را متقاعد کند که اربابش یک جنایتکار است. پاسپارتو به او اعتماد نمیکند، اما در ادامه، به دلیل سهلانگاری پاسپارتو، گروه مجبور میشود کشتی بعدی را از دست بدهد و فوگ مجبور میشود برنامهریزی جدیدی انجام دهد.
«فوگ: وقتی یک برنامه به هم میریزد، برنامهای جدید میسازیم. هیچچیز نباید ما را متوقف کند.»
فصل ششم: آمریکا و قطار بخار
آنها پس از سفر از ژاپن به سانفرانسیسکو میرسند و از آنجا سوار قطاری به سمت نیویورک میشوند. در مسیر، قطار مورد حمله سرخپوستان قرار میگیرد. فوگ و پاسپارتو با شجاعت از خود دفاع میکنند.
«پاسپارتو: ارباب، شما حتی در این وضعیت هم خونسرد هستید!»
«فوگ: استرس باعث نمیشود سریعتر حرکت کنیم.»
فصل هفتم: بازگشت به اروپا
آنها با عجله از آمریکا به لیورپول بازمیگردند. اما درست زمانی که به نظر میرسد به موقع به لندن خواهند رسید، فیکس فوگ را دستگیر میکند. این بازداشت باعث میشود فوگ قطار بعدی را از دست بدهد. پس از اثبات بیگناهیاش، او آزاد میشود اما تنها چند ساعت برای رسیدن به لندن وقت دارد.
«فوگ: گاهی شکست، بخشی از سفر است، اما این پایان کار نیست.»
فصل هشتم: بازگشت به لندن
فوگ به لندن میرسد، اما فکر میکند شرط را باخته است، زیرا تصور میکند یک روز تأخیر داشته است. اما در نهایت، او متوجه میشود که به دلیل عبور از مناطق زمانی مختلف، یک روز جلوتر است و شرط را برده است. او علاوه بر برنده شدن شرط، عشق عودا را نیز به دست میآورد و تصمیم میگیرد با او ازدواج کند.
«فوگ: سفر به من ثابت کرد که دنیا بسیار بزرگ و در عین حال، بسیار کوچک است.»
پیام های کتاب
- استقامت و خونسردی: فوگ همیشه آرامش خود را حفظ میکند و بر موانع غلبه میکند.
- خلاقیت در حل مشکلات: او از هر وسیلهای برای رسیدن به هدف استفاده میکند.
- تأثیر پیشرفتهای فناوری: داستان نشاندهنده اهمیت پیشرفتهای قرن نوزدهم در حملونقل است.
- معنای واقعی سفر: سفر فقط رسیدن به مقصد نیست؛ بلکه یادگیری و تجربهی مسیر است.
جمع بندی
رمان دور دنیا در هشتاد روز یکی از شاهکارهای ادبی «ژول ورن» است که هنوز هم پس از گذشت سالیان بسیار از نگارش این داستان، همچنان محبوب و معروف است.