بچه‌های خاص خانه خانم پریگرین

رمان بچه‌های خاص خانه خانم پریگرین اثر «رنسام ریگز»، داستانی مهیج و فانتزی است که به روایت ماجراجویی‌های نوجوانی به نام «جیکوب» می‌پردازد. این کتاب با ترکیب عکس‌های واقعی و داستانی خیالی، جهانی را خلق می‌کند که پر از شگفتی، خطر و رازهای کشف‌نشده است.

خلاصه کتاب بچه‌های خاص خانه خانم پریگرین

سه گانه بچه‌های خاص خانه خانم پریگرین

فصل اول: مرگ پدربزرگ

«جیکوب پورتمن،» نوجوانی که در زندگی عادی و خسته‌کننده‌ای گرفتار است، به پدربزرگش «آبه» علاقه زیادی دارد. آبه همیشه داستان‌هایی عجیب از دوران جوانی‌اش درباره هیولاها و بچه‌هایی با توانایی‌های خاص برای جیکوب تعریف می‌کند. اما یک روز، جیکوب پدربزرگش را در جنگل اطراف خانه در حال مرگ پیدا می‌کند. آخرین جملات آبه درباره جزیره‌ای اسرارآمیز و خانم پریگرین است.

«او به من گفت: ‘به جزیره برو. خانم پریگرین را پیدا کن. آن‌ها به تو نیاز دارند، جیکوب.’ سپس چشمانش بسته شد و دنیا برایم تاریک شد.»

فصل دوم: جستجوی جزیره

پس از مرگ پدربزرگ، جیکوب دچار کابوس‌های ترسناک می‌شود. با کمک روانشناس خود و کشف برخی یادداشت‌ها، او متوجه می‌شود که جزیره‌ای که آبه در مورد آن صحبت کرده، واقعاً وجود دارد. جیکوب همراه پدرش به جزیره‌ای دورافتاده در ولز سفر می‌کند تا رازهای گذشته پدربزرگش را کشف کند.

«همه چیز درباره جزیره عجیب بود: هوای مرطوب، خانه‌های سنگی قدیمی، و سکوتی که گویی رازهای یک قرن را در دل داشت.»

فصل سوم: خانه متروکه

جیکوب خانه‌ای متروکه را پیدا می‌کند که ظاهراً همان خانه‌ی خانم پریگرین است. او با بچه‌هایی آشنا می‌شود که ظاهراً از دنیا ناپدید شده‌اند. اما خیلی زود، جیکوب درمی‌یابد که این خانه چیزی فراتر از یک ساختمان قدیمی است.

«خانه با پنجره‌های شکسته و دیوارهای ترک‌خورده مثل موجودی زنده به نظر می‌رسید. احساس می‌کردم هر لحظه قرار است دیوارها به حرف بیایند و داستانی از گذشته تعریف کنند.»

فصل چهارم: ملاقات با خانم پریگرین

جیکوب وارد حلقه زمانی می‌شود و به سال ۱۹۴۰ سفر می‌کند، جایی که خانم پریگرین، زنی با قدرت تغییر شکل به پرنده، و گروهی از کودکان با توانایی‌های خاص زندگی می‌کنند. جیکوب متوجه می‌شود که این حلقه زمانی برای محافظت از کودکان در برابر خطرات بیرونی ایجاد شده است.

«خانم پریگرین به من گفت: ‘ما در این حلقه، نه برای فرار از دنیا، بلکه برای حفاظت از آن هستیم.’ چشم‌هایش مانند عقاب، پر از قدرت و دانایی بود.»

فصل پنجم: شناخت بچه‌های خاص

جیکوب با بچه‌های خاص خانه آشنا می‌شود: دختری که می‌تواند آتش ایجاد کند، پسری که نامرئی است، و دختری که می‌تواند هوا را کنترل کند. او درمی‌یابد که پدربزرگش نیز یکی از این افراد خاص بوده است و وظیفه او محافظت از این کودکان است.

«آن‌ها خاص بودند، اما در نگاهشان چیزی انسانی و واقعی وجود داشت. مثل تمام بچه‌های دنیا، می‌خواستند دوست داشته شوند.»

فصل ششم: تهدید هالوگاست‌ها

«هالوگاست‌ها»، موجوداتی هیولایی که از انرژی کودکان خاص تغذیه می‌کنند، به دنبال از بین بردن حلقه زمانی هستند. جیکوب درمی‌یابد که او تنها کسی است که می‌تواند آن‌ها را ببیند و در برابرشان بایستد. این مسئولیت، ترس و شجاعت را به‌طور همزمان در دل او می‌کارد.

«آن‌ها سایه نبودند، اما چیزی شبیه سایه‌ها بودند. موجوداتی که حتی در تاریکی نیز می‌ترساندند.»

فصل هفتم: نبرد برای بقا

جیکوب و کودکان خاص باید با هالوگاست‌ها مقابله کنند و حلقه زمانی را نجات دهند. در این نبرد، جیکوب شجاعت خود را پیدا می‌کند و متوجه می‌شود که جایگاه او در میان این کودکان است. او تصمیم می‌گیرد تا در جزیره بماند و از آن‌ها محافظت کند.

«وقتی برای اولین بار ایستادم و با هیولا روبه‌رو شدم، می‌دانستم که اینجا جای من است. من بخشی از این دنیا بودم، همان‌طور که آن‌ها بخشی از زندگی من بودند.»

جمع بندی

بچه‌های خاص خانه خانم پریگرین داستانی پر از خیال، هیجان و شگفتی است که به مفاهیمی مانند هویت، شجاعت، و اهمیت خانواده و دوستان می‌پردازد. ترکیب عکس‌های واقعی و داستان، به کتاب حس اصالت و جذابیت بیشتری می‌دهد. این اثر برای خوانندگانی که به داستان‌های فانتزی تاریک علاقه دارند، تجربه‌ای فراموش‌نشدنی است.
این کتاب اولین قسمت از یک مجموعه است و داستان در کتاب‌های بعدی با نام‌های شهر خالی و کتابخانه ارواح ادامه می‌یابد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *